دیروز با بچه ها حلیم گرفتیم توکلاس باهم خوردیم با دبیر تاریخمون.
کلی خوش گذشت ولی حسابی سنگین شدیم .
قرار بود ساعت دوونیم بریم خونه اما لغو شدُ ساعت یه رب به یک اومدم خونه سریعا لباس عوض کردم رفتم خونه خاله.
حسابی اونجا ناهارخوردمُ کلی نذری و حلوا خوردیم.
حس نوشتن ندارمییییییییییییییی
- ۹۴/۰۹/۱۹